ترانه سرا در مسير حركت صحيح اين فن در درجه اول، بايد شاعر به معناي وسيع كلمه باشد. با اصول جمله بندي، تركيبات و نوآوري ها، اشارات و كنايات شعري و تمثيل هاي زيركانه براي رسانيدن پيام شاعرانه، آشنا باشد.
ترانه سرا در مسير حركت صحيح اين فن در درجه اول، بايد شاعر به معناي وسيع كلمه باشد. با اصول جمله بندي، تركيبات و نوآوري ها، اشارات و كنايات شعري و تمثيل هاي زيركانه براي رسانيدن پيام شاعرانه، آشنا باشد.
براي بيان آهنگ بايد با طبعي پربار، قادر به استخدام كلمات ظريف بوده تا با قدرت خلاقه شعر و بازگو كردن مفاهيم موسيقي به كج راهي كشيده نشود.
احوال آهنگ ها را در مقامات مختلف باهوش شاعرانه بشناسد و براي هر حالتي از آهنگ، مفاهيم مناسب در قالب كلمات بيان كند.
تداوم مطلب را از ابتداي آهنگ تا انتها رعايت كند، تا گوش شنونده در شنيدن فرازها آشفته نشود.
تلفيق بسيار دقيق حالات گوناگون آهنگ ها با معاني كلمات در حالات كلامي مانند: سئوال، گريز، حاشا، پرخاش، گلايه، نارضايتي، تمنا، شيفتگي و امثال اين احوال، در جوهر كلمات ضرورت كامل و حتمي دارند. نبايد به دلخواه و تنها از روي تطبيق با سيلاب، هر كلمه را روي هر فراز آهنگ گذاشت كه كاري عبث و بيهوده است.
دو پاره نشدن كلمات در دو سيلاب موسيقي، از اهم فن ترانه سرايي است.
انتخاب موضوع از شروط ريشه اي در ترانه سرايي است. آهنگ از سازمان به هم پيوسته اي شكل گرفته كه اساتيد موسيقي ايراني به آن توجهي خاص دارند. سزاوار نيست ترانه سرا اين سازمان را به هم ريزد و با كلمات و جملات نامتجانس، خط فكري آهنگ را مشوش كند. اين كار مشكل ترين مرحله ترانه سازي است. ترانه سرا بايد بداند كه در ساختن هر اثر، با كيفيت تداوم يافته آهنگ شريك است. «آهنگ ـ ترانه»، اثري شخصي و جداگانه نيست. اثري مشترك است.
دليل زنده ماندن يك ترانه در سال هاي متمادي توجه به اين نكات است. در پايان، بايد جمله اي را كه سال ها پيش در يك سخنراني به گوش اهل فن رسانيدم، در اينجا بازگو كنم: هر شاعري ترانه سرا نيست ولي هر ترانه سرا، لزوما بايد شاعر باشد. در ايران برعكس كشورهاي غربي، آهنگ ابتدا براساس قواعد موسيقي ساخته مي شود و روي آهنگ ساخته شده، شاعر مكلف به سرودن شعر است. آهنگ ساز هنرمند، ابتدا ملودي را خلق مي كند و سپس با ذوق خويش آن را در چارچوب مايه، گام و يا گوشه دلخواهش قرار مي دهد. براي همين آهنگ سازي روي شعر آماده، معمول نيست و اگر چندين آهنگ نيز بدين صورت ساخته شده باشد، ميزان هاي مخصوصي دارند كه غالبا از وزن و آهنگ كلام شعر الهام گرفته و يكنواختي آهنگ را فرياد مي زنند.
معمولا اساتيد محترم موسيقي به يك چنين آثاري، «آهنگ سازي» نمي گويند. بر اين اساس است كه تكليف شاعر روي آهنگ از قبل ساخته شده، سنگين مي شود كه هر شاعري به آن متعهد نيست. اگر فن ترانه سرايي به همان مسير آزاد سخنوري در طبع شاعران جريان داشت هيچ شاعري را نمي شناختيم كه حاضر نباشد اثرش، با صداي مطلوب خوانندگان نامي، بلندگوها و رسانه هاي صوتي و تصويري به گوش مردم برسد.